1- به دقت به حرفهای کودک گوش دهید
2- احساسش را با کلمه "اهوم" یا "خب" تصدیق کنید.
3- بر روی احساسش اسمی بگذارید تا احساسات خود را کشف کند . " خیلی نا امید کنندس" یا "چقدر غمناکه این موضوع " یا " پس تو حسابی دردت اومده " یا " پسر تو حسابی عصبانی هستی " یا " این مسئله برات ناراحت کنندس" یا " به نظر می آد حسابی اذیت شدی"
4- از او بخواهید عمق یا وزن احساسش را بیان کند : " به نظر می آد الان اندازه یک هندونه گنده خشمگین هستی " یا " این خیلی میتونه وحشتناک باشه "
5- احساساتش را تفکیک کنید : " به نظرم تو در مورد برادرت دو تا احساس متفاوت داری ، بعضی وقتها دوست داری باهاش بازی کنی ، بعضی وقتها دلت می خواد ازت دور باشه "
6- همدردی کنید : " می دونم چقدر دلت می خواس با بابات بری بیرون " یا " الان خیلی دوست داشتی اون اسباب بازیت نشکسته بود "
7- از تکنیک انعکاس استفاده کنید : "من امروز صد آفرین گرفتم " با همان شوق و شور بگویید " صد آفرین ،پس حسابی خوشحالی "
8- به طور خیالی آرزو هایش را بر آورده کنید :
کاش می تونستیم مثل جادوگرا الان یک آب نبات خلق کنیم " یا " کاش یه سوپر مارکت تو خونه داشتیم ، اونوقت ...." یا " تصور کن می تونستیم یه ماشین کنترلی بسازیم " یا " بیا یه لیست آرزوها درست کنیم و آرزوهامونو توش بنویسیم "
9- نقش یک موجود خیالی بازی کنید : " من به عنوان یه آدم آهنی ازت می خوام اتاقتو مرتب کنی ها ها ها...." یا ادای یک شخصیت کارتونی را در بیاورید "
10- توصیف کنید :
اگر اشتباهی از کودک سر زده به جای تحقیر و توهین و سرزنش مسئله و آنچه را که می بینید توصیف کنید به جای " بازم که یادت رفت شیر آب رو ببندی " بگویید " می بینم شیر آب رو نبستی " یا "تو همیشه یادت میره چراغ رو خاموش کنی " بگویید " چراغ دستشویی روشن مونده.